برای سالها، درست قبل از ورود رئیسجمهور مکرون به الیزه، موضع فرانسه در مسائل دفاعی همیشه مستقلتر از همسایگانش در رابطه با حفاظت از آمریکا بود.
در سال 2017، زمانی که تنشها بین برلین و واشنگتن به اوج خود رسید، امانوئل مکرون و انگلس مرکل چندین ابتکار صنعتی و سیاسی را راهاندازی کردند تا به پروژه بسیار بلندپروازانه و کاملا قدیمی، دفاع از اروپا، اهمیت دهند.
با این حال، در حالی که روابط بین آلمان و ایالات متحده از سال بعد عادی شد، برنامه های همکاری فرانسه و آلمان کم کم به دلیل تغییر قابل توجه و حرکت سریع آلمان برای بازگشت به وضعیت سنتی خود مبتنی بر حمایت ایالات متحده از نظر شرایط، کاهش یافت. دفاع
ورود جو بایدن به کاخ سفید در سال 2020 و حتی بیشتر از آن تجاوز روسیه به اوکراین، سرانجام برلین و همچنین همه اروپایی ها از جمله کشورهای مستقل مانند سوئد و فنلاند را متقاعد کرد که حمایت ایالات متحده و ناتو نماینده آلفا و امگا هستند. دفاع اروپا
از اروپای دفاعی خارج شوید، زنده باد استقرار مجدد نیروهای آمریکایی در اروپا و دستیابی به تجهیزات نظامی ایالات متحده برای همکاری بهتر با آنها.
باید گفت که این موقعیت که مورد تحسین همه پایتخت های اروپایی از لیسبون تا ویلنیوس و بوداپست قرار گرفته است، امروزه نیز کم اهمیت نیست. با توجه به 20 سال عدم سرمایه گذاری بحرانی در ابزارهای دفاعی اروپا، علیرغم افزایش ترسناک از سال 2015 و شتاب آشکار از 2022 و بازگشت جنگ در اروپا، اما همچنین عدم پیش بینی ستاد کل از نظر ریسک ژئوپلیتیک، تمرکز اعتبارات ضعیف در نوسازی ابزارهای فرافکنی قدرت، در حالی که از تعهد شدید غفلت میکردند، ابزارهای موجود در اختیار ارتشهای اروپایی در آغاز تجاوز روسیه به همسایهاش، بیش از حد محدود بود.
بدون دخالت گسترده و داوطلبانه ایالات متحده، که به تنهایی بیش از 2/3 از محموله های تسلیحات و مهمات به کیف و همچنین نیمی از کمک های اقتصادی را بر عهده می گیرد، بدون در نظر گرفتن کمک در امور اطلاعاتی و انجام عملیات. ، این احتمال وجود دارد که کمک اروپا به نیروهای اوکراینی امکان خنثی کردن قدرت نظامی روسیه را نمی داد.
همچنین میتوانیم صادقانه این واقعیت را زیر سؤال ببریم که اروپاییها، بهویژه اروپاییهای غربی، بدون رهبری آمریکا واقعاً تا این حد از اوکراین حمایت نظامی میکردند؟
در واقع، امروز، موضعی که همه کشورهای اروپایی با تکیه بر قدرت نظامی و بازدارندگی آمریکا برای تضمین حفاظت از خود، به ویژه در برابر روسیه انتخاب کرده اند، دیگر مورد بحث قرار نمی گیرد، حتی اگر بار دیگر، فرانسه، که خود را دارد. همان طور که رئیس جمهور مکرون چند هفته پیش یادآوری کرد، بازدارنده، بارها و بارها موضع مستقل تری را پیشنهاد می کند. با این حال، و حتی اگر بیشتر اروپاییها افزایش قابل توجهی را در منابع اختصاص داده شده به ارتش خود در سالهای آینده اعلام کردهاند، این موضع خالی از خطر نیست، بلکه برعکس. در این مقاله، 3 مورد از این خطرات عمده مرتبط با تجدید و حتی افزایش آمریکا محوری پایتخت های اروپایی را از نظر دفاعی پس از جنگ در اوکراین بررسی خواهیم کرد: خطر چین، خطر گسترش درگیری، و خطر سیاسی. تناوب در سراسر اقیانوس اطلس
1- برای مهار تهدید چین، ایالات متحده باید تمام قدرت نظامی خود را در اقیانوس آرام متمرکز کند.
خواه استفاده از تله توسیدید باشد که قدرت در حال ظهور یعنی چین را در مقابل قدرت مسلط قرار دهد، ایالات متحده، یا پیامد دو دیدگاه تاریخی و سیاسی متفاوت، یا دیدگاه رهبر چینی که می خواهد خود را ترک کند. نامی در تاریخ در همان رتبه مائو تسه تونگ و امپراتور کین شی هوانگ، خطرات یک رویارویی بزرگ آینده بین چین و ایالات متحده و متحدان آنها در اقیانوس آرام، اکنون مهمترین موضوع مورد نگرانی ارتش آمریکا را نشان می دهد. واقعیت این است که شبیه سازی در مورد تصرف تایوان, برآوردهایی که توسط مقامات ارشد نظامی و سیاسی استرالیا بیان شده استیا تحلیل های منتشر شده در سایت ماهمه نشان میدهند که پس از سال 2027، ارتشهای آمریکا در بهترین حالت تنها میتوانند در مدرنسازی کامل در برابر ارتش آزادیبخش خلق به مزیت استراتژیک دست یابند و پس از سال 2035، چین میتواند امیدهای جدی برای پیروزی در برابر ایالات متحده ایجاد کند. ایالت ها.
بقیه این مقاله فقط برای مشترکین است
لس اشتراک های کلاسیک دسترسی به
همه مقالات بدون تبلیغات، از 1,99 یورو.
اشتراک خبرنامه
ثبت نام برای خبرنامه متا دفاع برای دریافت
آخرین مقالات مد روزانه یا هفتگی
[…]
[…] 2 مارس 2023 - […]