در حالی که سرویسهای اطلاعاتی اروپا یک به یک نسبت به خطر توازن نامطلوب قوا در دفاع اروپا در برابر روسیه هشدار میدهند، تحریکات مکرر دونالد ترامپ در کمپین انتخاباتی، در مورد موضوع ناتو، شروع به ایجاد نگرانی واقعی در اکثر صدراعظمها کرده است. قاره کهن
وضعیت بسیار دشوارتر است زیرا بسیاری از کشورهای اروپایی قبلاً سرمایهگذاریهای دفاعی خود را به میزان قابل توجهی افزایش دادهاند، بدون اینکه فضای اضافی برای مانور برای افزایش احتمالی آنها داشته باشند. در این زمینه اتحادیه اروپا می تواند نقش تعیین کننده ای داشته باشد تا به معادله امنیتی امروز در اوکراین و فردا در اروپا پاسخ دهد.
بسیار مؤثرتر از سخنرانیهای بیصدا یا برنامههای همکاری، اما با یک جدول زمانی بسیار طولانی، در واقع میتواند سرمایهگذاریهای قابل توجهی را از طریق اقدام خود، هم به نفع امنیت جمعی، تنها در حمایت از اوکراین آزاد کند. در حالی که ساختاری ترین چارچوب برای ظهور استقلال استراتژیک واقعی اروپا را فراهم می کند، که اکنون به وضوح ضروری است.
خلاصه
پس از آخرین اظهارات دونالد ترامپ در مورد ناتو، نگرانی در اروپا افزایش یافته است
در هفتههای اخیر، به نظر میرسد که رهبران اروپایی در مجموع از هیجان زیادی در مورد آینده امنیت در قاره کهن رنج میبرند. اولا، دونالد ترامپ اعلامیه های هیجان انگیز را چند برابر می کند در مورد روشی که او قصد دارد از طریق آن مشارکت ایالات متحده در ناتو و در دفاع از اروپا را تغییر دهد. از سوی دیگر، گزارشها در مورد تحول قدرت نظامی روسیه، با چشماندازهای دلسردکننده در اوکراین، و همچنین علیه برخی از کشورهای عضو اتحاد آتلانتیک، در حال افزایش است.
اساساً هیچ چیز در اینجا جدید نیست. راهی که ترامپ قصد دارد از ناتو فاصله بگیرد، قبلاً بود در قلب گفتمان بین المللی او در اولین دوره مسئولیتش. فقدان تهدید فوری در اروپا و نقش تعدیل کننده برخی از اعضای دولت ترامپ، آگاهی اروپا را محدود کرد.
به همین ترتیب، تسلیح مجدد سریع روسیه، تکامل جامعه روسیه برای حمایت از ارتش، و خطراتی که این تحول برای اوکراین و اروپا ایجاد می کند، ماه هاست که توسط متخصصان در این زمینه توضیح داده شده است. اگر این موضوع از پاییز 2022 ابعاد جدیدی به خود گرفته است، از سال 2012 در مرکز سیاست ملی و بین المللی ولادیمیر پوتین قرار داشته است.
با این حال، اروپاییها با متقاعد شدن به اینکه تحت حمایت ایالات متحده هستند، حتی پس از حمله روسیه به اوکراین، بار دیگر نتوانستند تهدید در حال توسعه را درک کنند.
با این حال، امروز به نظر می رسد که این دو خط سیر به آستانه ای رسیده اند که با اعلامیه های رعد و برق دونالد ترامپ در کمپین انتخاباتی و ولادیمیر پوتین با اعتماد کامل تشدید شده است. از یک سنگر اقتصادی تسخیرناپذیر، اروپا به طور ناگهانی میزان آسیب پذیری خود را که به وابستگی بیش از حد خود به حفاظت از آمریکا مرتبط است، از یک سو، و به عدم پیش بینی در مواجهه با تهدید روسیه، از سوی دیگر، می گیرد.
اتحادیه اروپا همچنان به دنبال مشروعیت مداخله در مسائل دفاعی اروپا است
بنابراین، برای چند روز، اظهارات رهبران اروپایی، حداقل نگران کننده، چند برابر شده است. اگر برخی فاقد راه حل هستند، مانند اولاف شولتز آلمانی که بدون کوچکترین تاکیدی برای بازگشت به عقل در ایالات متحده درخواست می کند.، دیگران، مانند ترولز لوند پولسن، وزیر دفاع دانمارکهشدارهای مربوط به تکامل سریع تهدید روسیه در مرزهای قاره کهن را تکرار کنید.
75 درصد از این مقاله برای خواندن باقی مانده است،
برای دسترسی به آن مشترک شوید!
لس اشتراک های کلاسیک دسترسی به
مقالات در نسخه کامل خود، و بدون تبلیغات,
از 6,90 €.
اشتراک خبرنامه
ثبت نام برای خبرنامه متا دفاع برای دریافت
آخرین مقالات مد روزانه یا هفتگی
چه ایده های خوبی فابریس! با این حال، من در مورد عملی کردن آن تردید دارم: آیا اتحادیه اروپا قادر به تکامل برای پیشنهاد این اقدامات است؟ و شاید "بدتر"، شما آگاه باشید، این امر به فرانسه وزن تعیین کننده ای در دفاع اروپا می بخشد. این آخرین نکته حتی پیچیده تر از مورد اول است. به طور خلاصه، ایده های خوب اما غیر واقعی، من می ترسم، زیرا آنها بیش از حد فرانسوی-فرانسوی هستند... و دوستان اروپایی ما از یک سو به ما به ضد آمریکایی بودن اولیه و از سوی دیگر به تمایل هژمونیک به نفع BITD خود مشکوک هستند. ...
این در واقع کل دشواری و بزرگترین مانع است (از این رو نتیجهگیری که در واقع به این نکته اشاره میکند): این بر عهده فرانسه است که استدلالهایی را برای ارائه بیابد، اما همچنین آنچه را که دیگران، از جمله، روی میز بگذارد. آلمان، نمی تواند امتناع کند….
اعتراف میکنم که استفاده از صفت «تهاجمی» را برای توصیف سخنان آقای ترامپ درک نمیکنم.
او فقط میخواهد به یک وضعیت غیرعادی یا حتی نابهنجار پایان دهد، در این مورد، تأمین مالی دفاع از بسیاری از کشورهای اروپایی توسط مالیات دهندگان آمریکایی که ترجیح میدهند این مبالغ هنگفت به بهبود زیرساختها یا سیستم مدرسه اختصاص داده شود.
وقت آن رسیده است که برخی، اگر میخواهند بهعنوان کشورهای واقعاً مستقل زنده بمانند، بیشتر هزینههای خود را به سمت دفاع ملی هدایت کنند تا خرید BMW یا مرسدس بنز، و همچنین تعطیلات در سواحل مدیترانه.
بهبود سریع استاندارد زندگی برخی از جمعیت های اروپایی به قیمت دفاع ملی تمام شده است.
این حالت روحی است که باید با چشم پوشی از آسایش خاص و بندگی داوطلبانه برای به دست آوردن آزادی و کرامت تغییر کرد.
با توجه به وضعیت ارتش آلمان، من معتقد نیستم که رئیس فعلی کمیسیون اروپا کوچکترین صلاحیت یا کمترین تمایلی به جز لفظی برای انجام کاری برای ایجاد یک قدرت نظامی اروپایی داشته باشد.
آلمانیها، جمعیتی سالخورده در میانه یک زمستان جمعیتی، - به آلمانی - با آقای پوتین در مورد وضعیت بی طرفی مذاکره خواهند کرد که آنها را به یک سوئیس آلمانی بزرگ تبدیل خواهد کرد. این نیز - با توجه به شجاعت فنلاندی ها در برابر شوروی - کاملاً ناعادلانه - "فنلاندسازی" نامیده می شود.
این کاملا مناسب آلمان مدرن است.
فقط کسانی که درس های تاریخ را به خاطر دارند در مقابل روس ها باقی می مانند. بریتانیا و فرانسه با سلاحهای هستهای و نکات استراتژی استقلالشان، لهستان اگر بتواند تسلیح مجدد خود را کامل کند، مجارستانها اگر اوربان 1956 را به یاد آورد و چکهای آر فیکو
با اعتقاد به این که کمیسیون اروپا که به نام رقابت و بازار واحد، همواره مانع از اتحاد شرکت های اروپایی علیه چینی ها و آمریکایی ها شده است، تا جایی که توسط دیوان عالی دادگستری - ماجرای لگراند (ECJ) محکوم می شود، می تواند یک ساختار ساختاریافته را آغاز کند یا از آن حمایت کند. تلاش برای توسعه صنایع دفاعی اروپا در حالی که همیشه با هر گونه ابتکاری به نفع یک سیاست صنعتی اروپا مبارزه کرده است که ناشی از ایمان معدنچی زغال سنگ یا عدم آگاهی از بوروکراسی بروکسل باشد و نه از یک تحلیل منطقی.
مسیرهای پیموده شده بسیار جالب هستند اما باید تحمیل شوند و با افرادی که خود اعتراف می کنید در حال انکار هستند و هرگز نمی پذیرند که اشتباه کرده اند و اشتباه می کنند مذاکره نشود...
ممکن است از اقدامات تحریک آمیز ترامپ شوکه شویم، اما اتحادیه اروپا 30 سال است که از نظر بودجه نظامی به هزینه ایالات متحده پس انداز کرده است، اگر تولید ناخالص داخلی را مقایسه کنیم، 25 میلیون یورو (ایالات متحده آمریکا)، 17 میلیون یورو (چین) 16 میلیون یورو. یورو (EU)، اگر بودجه نظامی 252 میلیون برای چین را در مقابل 233 میلیون برای اتحادیه اروپا مقایسه کنیم، می گوییم که نزدیک است، اما مقدار چین باید بر 70٪ تقسیم شود تا هزینه زندگی معادل 370 میلیون یورو داشته باشد و دوباره از آنجایی که همه پوشش را به خود کاهش می دهند، کارخانه های اسلحه در کشورهای پرداخت کننده ساخته می شوند، بنابراین فرانسه، آلمان به ضرر رومانی یا لتونی است که بسیار ارزان تر است. (به همین ترتیب برای روسیه که معادل هزینه زندگی به 221 میلیون یورو در سال 2024 می رسد)
بدتر از این است، زیرا مقایسه برابری قدرت خرید با چین و روسیه کافی نیست. اینها همچنین دارای لغزنده فن آوری افست هستند که کمتر از غربی ها است. بنابراین، یک آبرامز M1A2 یا a Leopard 2 A7 قیمت 6 تا 7 T-90M، یک Rafale 3 فروند Su-35 و یک زیردریایی کلاس ویرجینیا، 3 فروند Pr 885M Iassen. یک سرباز روسی تحت قرارداد به طور متوسط سالانه 20 دلار، یک چینی 000 دلار در مقایسه با بیش از 30 برای یک اروپایی و تقریبا 000 برای یک آمریکایی هزینه دارد. مناسب است، اگر بخواهیم ایده ای به دست آوریم، سرمایه گذاری روسیه را با ضریب 60 و بیش از 000 برای چین مقایسه کنیم.
متاسفم، اما هزینه زندگی است که مقایسه می کنیم و نه قدرت خرید، در مورد حقوق یک سرباز روسی برای عملیات ویژه به 28000 یورو + 88 یورو در روز پاداش، 2691 یورو خالص در ماه برای یک سرباز فرانسوی افزایش یافت. . در مورد SU35 و Rafale، آنها در یک فراخوان برای مناقصه چند سال پیش توسط کره جنوبی مورد مقایسه قرار گرفتند و SU35 به دلیل اویونیک، مصرف، هزینه تعمیر و نگهداری و عدم ادغام داده ها در آخرین رتبه قرار گرفت. ارزان تر
1/ اینجا بحث دستمزد نیست بلکه میانگین هزینه یک سرباز که شامل حقوق می شود اما خیلی چیزهای دیگر و بدون احتساب پاداش رزمی است.
2/ بله، لغزنده تکنولوژیک پایین تر است. با این حال، آیا الف rafale ارزش 3 تا Su-35؟ من شخصاً نمی دانم و شک دارم که کسی بداند، اما آنچه مسلم است این است که الف Rafale نمی تواند در سه مکان به طور همزمان باشد... علاوه بر این، نسخه های صادراتی و نسخه های VKS اغلب کاملاً متفاوت هستند. برای تجهیزات فرانسوی نیز، اما نه به همان معنا…