ما باید تلاش دفاعی ارتش فرانسه را مانند زمان جنگ سرد به 3 درصد تولید ناخالص داخلی برسانیم! » اگر اخبار دفاعی فرانسه یا اروپا را دنبال کنید حتماً در ماه های اخیر این جمله را شنیده اید.
در واقع، تحولات در مورد تهدید، به ویژه در اروپا، و حتی در مورد بازدارندگی هستهای، ارتباط آستانه 2 درصدی هدفگذاری شده توسط LPM 2024-2030 را مورد تردید قرار میدهد، که به نظر میرسد در ارائه ابزارهای لازم به ارتشها برای انجام منطقی آینده خود ناتوان است. ماموریت ها
همانطور که اغلب اتفاق می افتد، این نوع اطمینان بیشتر بر اساس یک احساس قدرتمند، و همچنین بر برخی از میانبرهای تاریخی، اقتصادی، اجتماعی و حتی نظامی است تا بر اساس تحلیل ساخته شده از فرضیه.
بنابراین، اگر ارتش فرانسه در واقع بودجه ای معادل 3 درصد از تولید ناخالص داخلی کشور داشته باشد، چه شکلی می تواند داشته باشد؟ آیا این فرضیه در پاسخ به تهدیدات مؤثر است؟ مهمتر از همه، آیا با توجه به چالشها و محدودیتهای متعددی که ارتشها باید به آنها پاسخ دهند، واقعبینانه و قابل اجرا است؟
خلاصه
تکامل تلاش دفاعی فرانسه از جنگ سرد به مزایای صلح
از سال 1950 تا 1970، هزینه های دفاعی فرانسه به طور متوسط نشان دهنده 5 درصد از ثروت تولید شده هر سال توسط کشور. این میزان بسیار بالا با اقدامات ترکیبی جنگ سرد و تهدید شوروی، به ویژه فشار در این دوره، اما همچنین با دو جنگ استعماری که آنها در آن شرکت داشتند، در هندوچین و سپس در الجزایر توضیح داده می شود.
مهمتر از همه، در همان دوره، کشور خود را از پیامدهای جنگ جهانی دوم و اشغال آلمان، با تلاش بسیار چشمگیری در صنعتی سازی مجدد و در برخی زمینه های تکنولوژیکی، از جمله انرژی هسته ای، بازسازی کرد که اقتصاد کشور را به شدت متحول کرد. .
به این ترتیب، تولید ناخالص داخلی سرانه در فرانسه از 10 دلار به تقریبا 500 دلار در دهه 16-000 افزایش یافت.است. تولید ناخالص داخلی کشوربه نوبه خود، از 15 میلیارد دلار در سال 1950 به 126 میلیارد دلار در سال 1970، به 1060 میلیارد دلار در سال 1990 و 2650 میلیارد دلار در سال 2022 رسید. تلاش دفاعی تا سال 1970 و بخشی از دلایلی که منجر به کاهش این تلاش از سال 1980 شد.
در این شرایط، مقایسه تلاش دفاعی در سال 1970 به میزان 3,06/XNUMX درصد و آنچه که امروز به همین کارکرد توسط کشور اعم از اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، صنعتی، فناوری و حتی بین المللی اختصاص داده شده است، مشکل است. آن زمان چه بودند
حدود آستانه 2 درصد تولید ناخالص داخلی برای تلاش دفاعی فرانسه
با این حال، ارتش در حال بازسازی، با تلاش دفاعی حدود 2 درصد برای پاسخ به چالش های امنیتی بسیار نامناسب به نظر می رسد که به ویژه پس از دگرگونی اقتصاد و جامعه روسیه در حال شکل گیری هستند و ارتش ها و صنایع دفاعی را در مرکز اقدامات دولتی قرار می دهند.
و به دلایل خوب، با تلاش دفاعی در 2٪ تولید ناخالص داخلی، بازدارندگی فرانسه تنها می تواند به 4 SSBN و دو اسکادران بمباران استراتژیک تکیه کند، ارتش بر روی یک نیروی عملیاتی زمینی قوی با تنها 77 سرباز. فعال، تقویت شده است. درست است، توسط بخش بزرگی از 000 گارد ملی.
این نیرو تنها به 200 تانک جنگی، 600 خودروی جنگی پیاده نظام و کمی بیش از صد سامانه توپخانه و 10 تا 20 موشک انداز دوربرد مجهز است که بسیار کمتر از تولید صنایع دفاعی روسیه در یک سال است.
نیروی دریایی فرانسه با تنها ناو هواپیمابر خود، یک انحراف عملیاتی، شش زیردریایی تهاجمی، سه ناو هلیکوپتربر خود، که یکی از آنها به عنوان یک کشتی آموزشی عمل می کند و پانزده ناو درجه یک خود، وضعیت بهتری ندارد. کلان شهر دارای سه نمای دریایی است و دارای بزرگترین منطقه اقتصادی انحصاری است که در تمام اقیانوس های کره زمین پخش شده است.
نیروی هوایی و فضایی سرانجام مجبور شد جت های جنگنده خود را به 185 فروند کاهش دهد که از این تعداد حدود XNUMX فروند فقط به ماموریت هسته ای اختصاص دارد، حدود XNUMX هواپیمای ترابری تاکتیکی و استراتژیک، حدود پانزده هواپیمای تانکر و چهار آواکس، کمتر از XNUMX هواپیمای ضد. - هواپیما و باتری های دوربرد ضد موشک. این کشور دیگر حتی تجهیزات آموزشی با کارایی بالا برای آموزش خلبانان جنگنده خود و آموزش خلبانان و مشترکین در اسکادران ندارد.
دفاع به عنوان یک تمرین نسبی، مناسب است که این فرمت ارتش فرانسه را با 2% تولید ناخالص داخلی، با 208 نفر، با ارتش های روسیه، با بودجه 000 میلیارد دلاری معادل 110 درصد تولید ناخالص داخلی، با 10 میلیون سرباز، مقایسه کنیم. 1,5 SSBN، بیش از 12 موشک راهبردی ICBM، حدود صد بمب افکن استراتژیک، 500 تا 2500 تانک، 3500 خودروی زرهی و رزمی پیاده نظام، بیش از 5000 اسلحه خودکششی و راکت انداز، 2000 موشک ضد موشک و یک موشک دوربرد. هزار هواپیمای جنگی
یقیناً فرانسه در مقابله با تهدید روسیه در اروپا تنها نیست و بسیاری از کشورها تلاش های چشمگیری برای ایجاد تعادل مجدد در موازنه نامطلوب قوا انجام می دهند. با این حال، ارتش فرانسه، در اروپا، منابعی را، جدا از آنها، تنها در اختیار متحد آمریکا، یا حتی در برخی موارد در اختیار بریتانیا قرار داده است.
اگر فرانسه 3 درصد را به بودجه ارتش اختصاص دهد، ارتش فرانسه چگونه خواهد بود؟
در این زمینه، آیا افزایش تلاش دفاعی به 3 درصد امکان برقراری مجدد موازنه قدرت مطلوب را در برابر تهدید روسیه و جهانی در اروپا و سایر نقاط ممکن میسازد؟ همانطور که خواهیم دید، احتمالاً چنین خواهد بود.
بنابراین، تغییرات در قالب ارتشها که از 2 به 3 درصد تولید ناخالص داخلی میرود، بسیار حساستر از زمانی است که از 1,5 به 2 درصد از سال 2016 به 2024 رسید. همه این امکان را فراهم کردند که ارتشها را به نقطه تعادل بودجه در قالب آنها برگردانند، نیروهای فرانسوی همچنان به حجم مورد هدف کتاب سفید 2013 احترام میگذارند، چه از نظر مردان، خودروهای زرهی، هواپیماها و کشتیها.
برعکس، حرکت به سمت 3 درصد، تکیه بر تمام سرمایهگذاریهای عملیاتی و توسعهای که قبلاً توسط حرکت به 2 درصد پوشش داده شده بود را ممکن میسازد تا تلاشها را دقیقاً برای یک تحول قابل توجه در قالب انجام دهیم. زیرا با تولید ناخالص داخلی 2023 میلیارد یورویی در سال 2650، تلاش دفاعی 3 درصدی به بودجه ارتش اجازه می دهد از 47 میلیارد یورو به تقریبا 80 میلیارد یورو یا ارزش افزوده 30 میلیارد یورو افزایش یابد.
اندازه یک بازدارنده فرانسوی برای مهار تهدید روسیه تغییر کرد
در مواجهه با تهدید روسیه و سازماندهی مجدد احتمالی بازدارندگی اروپا، بودجه دفاعی 80 میلیارد یورویی امکان افزایش چشمگیر پتانسیل عملیاتی بازدارندگی فرانسه، به ویژه از 4 به 6 SSBN را فراهم می کند.
با 6 فروند SSBN، نیروی دریایی فرانسه در واقع میتوانست دو کشتی را به طور دائم در دریا و یک کشتی سوم را در 24 ساعت در حالت آمادهباش نگه دارد، برای مدت نامحدودی در برابر یک کشتی در حال گشتزنی و یکی در حالت آمادهباش امروز.
با این حال، افزایش قدرت ناوگان زیردریایی روسیه، و همچنین ورود گسترده و اجتنابناپذیر پهپادهای نظارتی زیر آب، در سالهای آتی، این خطر را افزایش میدهد که یک SSBN در دریا به خطر بیفتد، بنابراین قادر به انجام آن نیست. ماموریت بازدارندگی
با این حال، اگر یک زیردریایی هستهای که موشک پرتاب میکند، اعتراف کنیم، 3 درصد احتمال دارد که در حین گشت زنی با این وسایل جدید شناسایی شود، خطری که میتوانیم قضاوت کنیم نسبتاً کم است، این به این معنی است که فرانسویها و بنابراین، وضعیت بازدارنده اروپایی 10 روز در سال تهدید می شود. حریف فقط باید کمی صبور باشد تا به طور بالقوه این خطر را از بین ببرد.
75 درصد از این مقاله برای خواندن باقی مانده است،
برای دسترسی به آن مشترک شوید!
لس اشتراک های کلاسیک دسترسی به
مقالات در نسخه کامل خود، و بدون تبلیغات,
از 6,90 €.
اشتراک خبرنامه
ثبت نام برای خبرنامه متا دفاع برای دریافت
آخرین مقالات مد روزانه یا هفتگی
سلام،
اگر مانند دوران جنگ سرد به 5 درصد تولید ناخالص داخلی برویم، ارتش فرانسه چه فرمتی خواهد داشت؟
آیا میتوانیم 3 GAN، 750 NGF و چندین هزار پهپاد نوع نورون، 1500 MBT، 1500 LRM و 10 SSBN داشته باشیم؟
آیا میتوانیم تولید همه سلاحها/مواد/تجهیزات نظامی را بدون افزایش بدهی/تورم یا مالیات/مالیات/هزینه به حداکثر برسانیم؟
همانطور که در مقاله توضیح داده شد، این داستان 5 درصد مربوط به دوران کاملا متفاوتی بود، زمانی که ساختار اقتصاد و جامعه فرانسه بسیار متفاوت بود. صادقانه، من مطلقاً نمیدانم که چگونه ارتشها میتوانند به طور مؤثر از تلاشهای دفاعی با تولید ناخالص داخلی 5 درصد بهرهبرداری کنند، بدون اینکه ما واقعاً در جنگ کامل قرار داشته باشیم.
علاوه بر این، برای بهره مندی از بازده بودجه موثر، تولید تسلیحات برای ارتش فرانسه باید برابر با صادرات باشد. بنابراین آستانه آشکاری در این حوزه وجود دارد، یعنی آستانه بازار آدرس پذیر.